چو خواهی که نامت رود در جهان

 مکن نام نیک بزرگان نهان

 زاهد گوشه‌گیر و علامه‌ی تحریر حاج ملا قاسم بن عبدالحق بن عبدالرحیم از مردم آبادی پایگلان* یکی از فضلای عالی قدر زمان خود بوده است که از مناقب، مکاشفات و کرامات وی داستانها نقل می‌کنند. حاج ملاقاسم خط نسخ را خوب می‌نوشته و کتب علمی و درسی زیادی را به خط زیبای خود نگاشته است. طبع شعر نیز داشته و چند متنی از جمله تهذیب المنطق و تهذیب الکلام علامه تفتازانی را به رشته‌ی نظم کشیده است. سال تولد و وفات وی معلوم نیست فقط از روی تواریخی که در پایان چند کتابی که به خط خود نوشته می‌توان به طور قطع او را از رجال اواسط یا نزدیک اواخر قرن سیزدهم دانست. از جمله در آخر نسخه‌ای از احادیث صحیح بخاری که به خط زیبای خود کتابت کرده و تعلیقاتی بر آن نوشته و متعلق به کتابخانه‌ی شخصی سیدمحمد شیخ‌الاسلام سنندجی است تاریخ اتمام را سال 1250 هجری قمری قید کرده است. همچنین یک نسخه جمع الجوامع را که به خط خود نوشته، با این عبارات به پایان رسانیده است: «وکنت فی ایام التسوید علی قدم التغرب راجیاً منه تعالی التقرب الی عمیم الطافة والأمان من سخطه بإسعافه وأنا المئلوث بأکدار الأمانی قاسم الپایگلانی وصلی الله تعالی وسلم، علی الفخر الأتم فی تاریخ 1246» در پایان یکی دیگر از مکتوبات او که رساله‌ی کوچکی است در علم صرف، چنین می‌خوانیم: کتبه القاسم بمداد لا یجری و قلم لا یسری سنة 1215 من الهجرة. کتابت این رساله و نوع کاغذ و مرکب آن چنان می‌نمایاند که مولانا قاسم در آن تاریخ محصل بوده وشاید سنش بین 15 الی 20 سال بوده است. مولانا قاسم با استفاده از یک مسئله‌ی اصولی در دارالحرب لیست بدار ضمان ابیاتی سروده ودر کنار همان مساله در حاشیه‌ی یکی از کتابهای اصول آنرا نوشته است و اینک آن ابیات: اذا ما تجلت بصبح الجبین ولیل الغدار، مصابا ارافی فقلت: الضمان علیک لما ان تجارب ارواح اهل الامانی فقالت: محیای دار الحروب ومادار حرب بدار ضمان.

 مولانا قاسم اشعار فارسی و کردی نیز داشته، متأسفانه دسترسی به ان پیدا نشد اما در دیوان چاپی مولوی معدومی دو بیت از ملا قاسم نامی درج شده است که مولوی نیز دو بیت در همان معنی به استقبال آن رفته است، به احتمال خیلی زیاد منظور از ملا قاسم همین ملا قاسم پایگلانی مورد بحث ماست. دو بیت ملا قاسم:

 هه‌ر گا من پیکیای په‌یکانی له‌یل

 وام جه بی مه‌یلی له‌یل وه‌ته‌ن دو جه‌یل

 وام چ باک به‌دی به‌د کارانمه‌ن

 چ پروای تانه‌ی ئه‌غیارانمه‌ن   

 

مولوی در استقبال آن گفته است: 

من که دل دایم نه واویلمه‌ن

 غه‌رق موتالای خال له‌یلمه‌ن

 چ باک تانه‌ی ته‌وه‌ن تاومه‌ن

 شه‌وق موتالای رووی کتاومه‌ن 

 

*پایگلان روستایی است از توابع شهرستان سروآباد کردستان

منبع: بابا مردوخ روحانی، تاریخ مشاهیر کرد، انتشارات سروش به نقل از http://www.paigalan.blogfa.com/post-2.aspx